enigmaescaperoom

اتاق فرار انیگما

enigmaescaperoom

اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.
https://www.enigmaescaperoom.ir/

۹ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تئاتر تعاملی یه اجرای ساختار شکنانه ست که بر خلاف تئاتر سنتی تماشاگر در جریان بازی دخالت داده میشه. با توجه به این که طرفدارای تئاتر تعاملی معتقدن که تئاتر ارسطویی به نوعی یه شیوه ی سرکوب به شمار میاد و در اون همه چیز به تماشاگر تحمیل می شه، در تئاتر تعاملی تلاش شده تا فاصله بین تماشاگر و بازیگر از بین بره و در جریان بازی تفاوتی بینشون احساس نشه. تو تئاتر سنتی تماشاگر به شیوه ای منفعلانه می شینه و به اجرای نمایش بقیه چشم می دوزه ولی تو تئاتر تعاملی از قبل تدابیری اندیشیده میشه تا هر یک از تماشاگران هم بازیگر باشن و هم تماشاگر.

تئاتر تعاملی یا مشارکتی به نوعی فرایند محوره که در جریان مشارکت و ارتباط دو طرفه بین بازیگران و تماشاگران نمایش، یک اجرا گردان که جایگاهی شبیه به کارگردان در تئاتر سنتی داره، قرار می گیره. اجرا گردان سعی می کنه با پرسیدن سوال، تماشاگر رو ترغیب کنه تا در موقعیت نمایشی شرکت کنه و به نوعی شرایط رو در راستای حل مساله و بحران موجود پیش ببره. البته از نظر بعضیا این نوع تئاتر تا حالا نتونسته موفقیت خارق العاده ای کسب کنه و یه جورایی اتلاف وقته.

ولی باید قبول کنیم جذابیت های این نوع از تئاتر به این خاطر که تماشاگر از حالت انفعال در میاد؛ خیلی هم زیاد و هیجان انگیزه. علاوه بر این؛ طبق قواعد این تئاتر تو این شیوه هیچ چیز از پیش تعیین شده نیست و هیچ کس؛ نه بازیگر و نه تماشاگر از پایان کار خبر نداره، واسه همین خلاقیت تو جریان بازی زیاده که این باعث میشه، هیجان حاکم بر فضا هم به میزان قابل توجهی زیاد بشه.

 

تئاتر تعاملی در اتاق فرار

 

البته هیجان انگیز ترین وجه تئاتر تعاملی؛ ابتکاریه که طراحان اتاق فرار انجام دادن و این تئاتر رو با بازی اسکیپ روم ترکیب کردن که به تجربه میشه گفت؛ بهترین شیوه اجرای این نوع تئاتر همون بازی تعاملیه. بازی تعاملی که به تازگی در بعضی از اتاق های فرار بهش پرداخته میشه، نگاهی جدید و جسورانه به اتاق های فراره که با ترکیب تئاتر تعاملی و اسکیپ روم تلاش کرده تا افراد بیشتری رو به این سبک علاقمند کنه. این ترکیب که می تونه باعث رشد و شکوفایی همزمان تئاتر تعاملی هم بشه، نقش بازیکن در فضای اتاق فرار رو پر رنگ تر و موثرتر از قبل نشون میده.

در بازی تعاملی در جریان بازی، بازیگر یا بازیگرانی در اتاق فرار حضور دارن که اصطلاحا بهشون اکتور میگن، اکتورها که معمولا نقش های متفاوتی تو اتاق های فرار ایفا می کنن، با بازیکنانی که اتاق رو رزرو کردن وارد تعامل میشن. این اکتورها می تونن تو قالب دوست، دشمن، قهرمان و حتی دشمن های افسانه ای در جریان بازی حضور پیدا کنن، پس بازیکنا باید حسابی حواسشون جمع باشه .

 

اتاق فرار تعاملی

 

در هر صورت تو اتاق های فرار تعاملی، هم بازیکنا و هم اکتورها تلاش می کنن تا با تکمیل سناریوی بازی، شور و هیجان فضای بازی رو بالا ببرن و اوقات خوشی رو برای هم بسازن. اتاق های فرار تعاملی می تونه تو همه سناریوهای اتاق فرار مثل ژانر ترسناک، معمایی، طنز و وحشت اجرا بشه و اکتور می تونه در قالب نقش منفی یا مثبت ظاهر بشه و در پیشبرد سناریو، بازیکنا رو در جریان بازی همراهی کنه. ولی نکته مهم اینه که حضور و نقش آفرینی همه اکتورها کاملا در راستای سناریو و موضوع داستان بوده و از پیش کاملا تعریف شده ست و طراح با پیش بینی همه حرکات و رفتارهای شما، اکتور رو به بازی اضافه می کنه.

قطعا طراحی و ساخت چنین اتاقی؛ سخت تر و پیچیده تر از اتاق های فرار معمولیه و کار طراحای چنین اتاقی پر از فراز و نشیبه، چون طراحی تلفیقی که جایگزین ساختار قبلی میشه، احتیاج به هوش و درایت داشته و طراح باید حساب همه جا رو بکنه. به همین خاطر هر مجموعه ای از طراحی چنین اتاقی بر نمیاد و در حال حاضر بازی های تعاملی موفق به طوری که اکتور بتونه با توانمندی مسیر بازی رو به جلو هدایت کنه و احساسات بازیکنا رو کنترل کنه، بسیار کمه.

ولی اگه با چیزایی که گفتیم، شما هم اشتیاق تجربه ی هیجان انگیز فرار از یک فضای ترسناک تعاملی رو دارین، فقط کافیه یکم منتظر باشین تا مجموعه انیگما اتاق فرار جدید تعاملیش رو افتتاح کنه. اتاق فرار "دلاک "، اولین اتاق فرار تعاملی این مجموعه ست که با اضافه شدن چاشنی تئاتر، شما به عنوان بازیکن یه عضوی از اون سناریو در نظر گرفته میشین که این می تونه برای اونایی که دوست دارن بازیگر بشن، خیلی هیجان انگیز و جذاب باشه. گیم مسترهای فعال و حرفه ای مجموعه انیگما به بهترین شکل ممکن سناریوی داستان رو در کنار اکتورها و بازیکنا پیش می برن که کیفیت عملکرد اکتورها در کنار به بازی گرفتن بازیکنا اثر مستقیمی بر نتیجه ی بازی داره و اونو هیجان انگیز تر از قبل می کنه.

قطعا تجربه چنین اتاقی اونم با مجموعه موفقی مثل انیگما که کارهای بسیار خوبی تو کارنامش داره، خالی از هیجان نیست، بالاخص که قراره این اتاق فرار کاملا با همه تجربه های قبلی شما فرق داشته باشه و با به چالش کشیدن شما به عنوان بخشی از بازیگرهای مجموعه، ترس و هیجان بیشتری رو به بازی تزریق می کنه که بی شک حس و حال جدیدی رو هم براتون به ارمغان میاره.

اتاق فرار دلاک مجموعه انیگما که تو یکی از گرمابه های قدیمی شهر کرج اجرا میشه، به زودی آماده پذیرایی از بازیکنای حرفه ای و علاقمند به این نوع از تئاتره. به صفحه رزرو بلیط اتاق فرار برید تا جزء اولین افرادی باشین که اتاق دلاک رو تجربه می کنن.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

 

  • اتاق فرار انیگما
  • ۰
  • ۰

برترین فیلم های ژانر بقا

 

مریخی ( The Martian)

 

یکی از بهترین فیلم های جهان تو ژانر بقا همین فیلم مریخیه که به نوعی یه فیلم علمی – تخیلی منحصر بفرد هم محسوب میشه. تو این فیلم قهرمان داستان به خاطر اشتباه دوستاش مجبور شده تا مدتی در سیاره مریخ به تنهایی زندگی کنه. تلاش این انسان برای زنده ماندن و کارهای شگفت انگیزش، این فیلم رو به یه اثر بسیار تاثیر گذار و ستودنی تبدیل کرده.

 

پشت خطوط دشمن ( Behind Enemy Lines)

 

یه فیلم جنگی که موضوعش در مورد خلبانیه که توجریان جنگ بوسنی در حال عکسبرداری از خطوط دشمن دچار حادثه میشه و سقوط می کنه. بعد از سقوط، این خلبان باید تلاش کنه هم به دست سربازای دشمن کشته نشه و هم با محیط یخ زده اطرافش کنار بیاد و زنده بمونه. این فیلم اکشن بقا به کارگردانی جان مور بسیار در انتقال وضعیت سخت پیش اومده که به خاطر تنهایی، عدم توانایی برقراری ارتباط برای کمک و نا آشنایی با منطقه بسیار دشوارتر هم شده، موفق عمل کرد.

من افسانه هستم ( I am legend)

 

این فیلم بسیار زیبا به کارگردانی فرانسیس لارنس محصول 2007 امریکائه و ویل اسمیت به عنوان قهرمان داستان یکی از بی نظیرترین بازیهای خودش رو تو این فیلم به نمایش گذاشته. داستان فیلم از این قراره که ویروسی زندگی طبیعی انسان ها بر روی کره زمین را از بین برده و همه را به موجودات مخوف و ترسناکی تبدیل کرده که فقط شب ها می تونن از این طرف به اون طرف برن.

 روزها هم عرصه یکه تازی مردی به همراه سگشه که به نظر می رسه آخرین بازمانده از حیات قبلی کره زمینه و یک تنه زندگی سابق انسان بر روی کره زمین رو نمایندگی می کنه. این فیلم که ترکیبی جذاب از سینمای بقا و ژانر وحشته، با اومدن زنی به همراه بچش حوادث جدیدی رو رقم می زنه که جذابیت فیلم رو به میزان قابل توجهی افزایش میده.

 

خاکستری ( The Gray)

 

قهرمان این فیلم زیبا کسی نیست به جز لیام نیسون که در یه پالایشگاه نفتی تو الاسکا کار می کنه و شغلش کشتن گرگ هاییه که به محل کار کارکنا نزدیک میشه. در ادامه ی فیلم وقتی نیسون به همراه دوستاش برای زمان استراحت سوار هواپیما میشه، هواپیما سقوط می کنه و یه عده ای کشته میشن. نیسون به همراه بقیه بازمونده ها نه تنها باید خودشو از سرما و گرسنگی نجات بدن؛ بلکه باید از دست گله گرگ هایی که هر لجظه بهشون نزدیک تر میشن هم، جون سالم بدر ببرن.

 تو این فیلم جدال هیجان انگیز انسان با طبیعت اونقدر به خوبی نمایش داده شده که در هر لحظه از فیلم شاهد جدال نابرابری از انسان با محیط اطرافش هستیم که هم آدرنالین مخاطب رو بالا میره و هم قصه رو جذاب تر و متفاوت تر می سازه.

 

محموله ( Cargo)

 

این اثر به یاد ماندنی محصول سال 2017 استرالیا یکی از برترین های ژانر بقا به شمار میره. تو این فیلم، جهان به خاطر پاندمی ویروسی در حال فروپاشیه، دولت ها در حال از دست دادن قدرت ها و شهرها جولانگاه افراد آلوده ست. در این شرایط که هرج و مرج همه جا رو فرا گرفته، اندی که به تازگی همسرش رو به خاطر این بیماری از دست داده و تو مرز فروپاشی قرار داره باید به خاطر فرزندش قوی باشه و هم از فرزندش مراقبت کنه و هم برای زنده موندن تلاش کنه.

 تو این ژانر پر طرفدار فیلم های زیبایی مثل اورست، دور افتاده، مدفون، تنها بازمانده، جاده و ... هم قرار دارن که همشون ارزش دیدن و لذت بردن رو دارن. در طول تاریخ سینما، این ژانر جذاب و پر طرفدار همیشه مخاطبای زیادی داشته که همشون به نوعی از تلاش و تقلای انسان برای زنده موندن لذت می برن.

از اونجا که غریزه بقا تو همه انسان ها وجود داره، مخاطب به راحتی در این شرایط با قهرمان داستان همزاد پنداری می کنه و تو تمام فراز و نشیب ها همراه قهرمان داستان از تصور حس مرگ گریزان و فراریه. تو این ژانر هدف اصلی زنده موندنه و همه ی تلاش قهرمان داستان؛ رهایی از شرایطیه که توش گیر افتاده. شرایطی که باعث میشه همه ی نقاب ها کنار زده بشه و هرکس خود واقعیش رو به نمایش بذاره. تصویر دقیق و عمیقی که از شخصیت واقعی انسان ها تو این ژانر به نمایش گذاشته میشه، وجه تمایز اصلی این فیلم با ژانر های دیگه سینماییه.

تصور نزدیک شدن به مرگ اونقدر ترسناکه که اگه فیلم خوبی تو این ژانر ساخته بشه، قطعا جذابیت بالایی داره و مخاطب به خوبی ازش استقبال می کنه. این شرایط سخت فقط تو دل طبیعت و یا با سقوط هواپیما و ... رخ نمیده، این شرایط می تونه تو همین شهر و درست کنار ما هم رخ بده و انسانی برای زنده موندن دست و پا بزنه تا خودشو نجات بده.

ژانر بقا می تونه تو هر شرایطی شکل بگیره، فقط باید توجه داشت که قصه حول محور تلاش برای زنده موندن و فرار از اون محیط باشه مثل همون چیزی که تو اتاق های فرار طراحی و ساخته میشه.

 شاید علت اصلی محبوبیت اتاق های فرار واسه اونایی که عاشق این ژانر هستن هم به خاطر همین ماجراجوییها و هیجان های حاکم بر شرایط باشه. با این تفاوت که تو اتاق فرار بازیکن دیگه احتیاج به همزاد پنداری و تخیل نداره، چون قراره خودش قهرمان یه داستان باشه.

تنوع ژانر بقا می تونه یکی دیگه از دلایل محبوبیت این ژانر باشه که در مجموعه هایی مثل اتاق های فرار انیگما به این موضوع توجه خاص شده و این شرایط رو کاملا با موضوعات و سناریوهای مختلف برای بازیکن آماده کرده. بنابراین بازیکن می تونه انتخابی کاملا مطابق سلیقه و میل خودش داشته باشه .

اتاق فرار مجموعه انیگما پر از معماها و چالش هاییه که بر گرفته از زندگی واقعیه و بازیکن باید همه تلاشش رو بکنه  تا بتونه جان خودش و دوستاش رو نجات بده. شرایط سختی که می تونه فشار و استرس زیادی رو به بازیکن وارد کنه ولی برنده واقعی کسیه که تو این شرایط سخت بتونه با حفظ خونسردی، سخت ترین چالش ها رو پشت سر بذاره و درست ترین تصمیم ها رو بگیره.

در این شرایط اونایی می تونن به درستی از عهده مدیریت بحران بر بیان که مهارت های خاصی مثل حفظ خونسردی، کار گروهی، دقت و تیزبینی، مهارت های درست اندیشدن و حل مساله  و... رو به خوبی یاد گرفته باشن. البته اتاق های فرار مجموعه انیگما جوری طراحی شدن که ناخوداگاه شما رو تو این مسیرها قرار میده و با فعال سازی مغز و حل کردن معماها فرصتی ایجاد می کنن که ناخودآگاه از همه تواناییهای ذاتیتون استفاده کنین و از لحظه لحظه یه بازی قهرمانانه و تلاش برای زنده موندن، لذت ببرین.

ژانر بقا اصلی ترین سناریوی موجود تو اتاق های فرار مجموعه ی انیگماست بخصوص تو اتاق روانی، اتاق هایی که بهترین شرایط رو براتون فراهم می کنه تا مثل یه قهرمان واقعی، برای زنده موندن اعضای گروهتون تلاش کنین و تمام اونچه که تا حالا تو فیلمها دیدید رو بازی کنین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

 

  • اتاق فرار انیگما
  • ۰
  • ۰

 

به طور کلی کسایی که به هر نحوی با اختلالات روحی و روانی دست و پنجه نرم می کنن، معمولا از لحاظ جسمی کاملا سالمن ولی کم کم که بیماری پیشرفت می کنه، تواناییهاشون رو از دست میدن و مشکلاتی براشون پیش میاد که در شرایط حاد باعث طرد شدنشون از جامعه هم میشه.

این افراد که اغلب از درون به مرز نابودی رسیدن، از مشکلات بسیاری رنج می برن و ثبات روحی و روانی ندارن. ویژگیهای مشترک اینجور آدما معمولا ترس، فوبیا؛ پارانویا و... ست که توجه فیلم سازان برجسته ای چون استنلی کوبریک، آلفرد هیچکاک، دیوید لینچ، کریستوفر نولان و... را جذب کرده و باعث به وجود اومدن آثار بی نظیر و ماندگاری در دنیای سینما شده.

در اینجا به چند نمونه از بهترین های این ژانر اشاره می کنیم:

 

روانی

 

فیلم روانی ساخته آلفرد هیچکاک که در فهرست" صد سال... صد فیلم "بنیاد فیلم امریکایی رتبه هجدهم را به خودش اختصاص داده، یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای جهانه که بعضی از صحنه ها و سکانس هاش در ژانر تریلر بی نظیر و بی سابقست. داستان این فیلم در مور زنی به نام ماریونه که پول هنگفتی از رئیسش می دزده و به مسافرخونه ای در حومه شهر پناه می بره که مردی به نام نورمن بیتز اونجا رو اداره می کنه. اتفاقات شومی که تو این مسافرخونه برای ماریون میفته، اونقدر تاثیر گذاره که بارها و بارها از سوی منتقدان و استادان دانشگاه مورد نقد و بررسی قرار گرفته.

پایان غیر منتظره این فیلم یکی دیگه از پایان بندی های ماندگار دنیای سینماست.

 

جوکر

 

این فیلم روانشناختی یکی از بهترین فیلم های سال 2019 هم به شمار میاد. شخصیت اصلی داستان، آرتور، ذاتا انسان مهربونیه که به قول خودش دوس داره تو دنیای پر از سیاهی و فقر، لبخند را به لب همه بیاره. آرتور که گذشته و کودکیه بسیار سخت و ناراحت کننده ای داشته، در طول سالیان وقتی مورد تمسخر متمادی و آزار پی در پی مردم قرار می گیره، هیولای ناخودآگاهش به نام جوکر تبدیل به خطرناک ترین جنایتکار شهر میشه.

این فیلم خلاقانه به خوبی اثرات مخرب زندگی در کلان شهر ها و تاثیرش بر روح و روان انسان ها رو به نمایش میذاره.

 

جاده مالهالند

 

دیدن فیلم های روانشناختی بدون دیدن فیلم های دیوید لینچ قطعا ناقصه. جاده مالهالند یکی از بهترین فیلم های معماییه که در مورد دختر جوانی یه که سرشار از امید و زندگیه و واسه تبدیل شدن به ستاره جدید هالیوود، رهسپار سفری به لس آنجلس میشه. اونجا با زنی آشنا میشه که بعد از یک سانحه رانندگی حافظه شو از دست داه و دچار فراموشی شده. دختر برای کمک به این زن وارد ماجراهای پیچیده ای میشه که بسیار تو در تو و عجیبه.

تو این فیلم مرز بین خیال و واقعیت خیلی باریک و نامحسوسه. با توجه به این که صحنه های فیلم پر از سمبل و دیالوگ های پیچیده و سکانس های عجیبه، این فیلم رو باید چند بار ببینیش تا همه چیز دستگیرت بشه.

 

حس ششم

 

یه فیلم روانشناختی تمام عیار با المان هایی از ژانر فراطبیعی که به خاطر پیچش غیر منتظره داستانی اش بسیار محبوب و پر طرفداره. این فیلم در مورد پسر نوجوونیه که توانایی دیدن ارواح مردگان رو داره و این تجربه ها، چالش های روحی و روانی بسیاری براش درست کرده که زندگی شخصی و تحصیلیش رو تحت تاثیر قرار داده. مادرش که نگران وضعیت پسرشه، اونو پیش روان شناس متخصص کودکان ( با بازی بروس ویلیس) می بره تا با کمک اون بتونه از مشکلات پسرش کم کنه.

این فیلم سکانس های بی نظیری داره که مو به تن بیننده سیخ می کنه و کمتر کسی انتظارش رو داره.

 

درخشش

 

یه فیلم بسیار زیبا و تاثیرگذار از استنلی کوبریک که برگرفته از رمانی به همین نام نوشته استفن کینگه. این فیلم که کمی از المان های وحشت رو هم داره، در مورد خانواده ایه که تصمیم می گیره زمستان رو تو هتلی سپری کنن که تو این فصل به کلی تعطیله، واسه همین اونا حاضر میشن در ازای دستمزد از هتل مراقبت کنن. با به وجود اومدن این شرایط پدر خانواده تصمیم می گیره از این سکوت و فرصت استفاده کنه تا داستان ناتمامشو تموم کنه. اما شرایط جوری پیش میره و وقایع به گونه ای رقم می خوره که این تنهایی پیامدهای شوم و منحوسی بر روح و روان اون به جا میذاره.

تو این ژانر فیلم های زیبایی مثل سکوت بره ها، باشگاه مشت زنی، اولدبوی، یادگاری و ... هم قرار دارن که هر کدوم به نحوی به وضعیت روحی وروانی شخصیت های داستان پرداختن. این سبک از فیلم به این دلیل که رابطه ای خیالی بین مخاطب و شخصیت های اصلی داستان ایجاد می کنه و باعث درگیر شدن مخاطب و چالش های روانی و ذهنی شخصیت اصلی فیلم میشه، خیلی پر طرفداره. در اصل این فیلم ها برای این ساخته میشن تا با ذهن بیننده بازی کنن و با ایجاد صحنه های رازآلود و پیچیده تماشاگر رو مجذوب خودشون بکنن.

افرادی که چنین فیلم هایی رو دوس دارن، علاوه بر فضای رازآلود بودن حاکم بر این فیلمها از دنبال کردن معماها و چالش های موجود تو فیلم هم لذت می برن. این افراد که معمولا ترجیح میدن جای قهرمان داستان باشن، مدام تو ذهن خودشون خیال پردازی می کنن که اگه جای قهرمان داستان بودن؛ این اشتباه رو مرتکب نمی شدن.

این افراد بهتره جای خیال بافی به بازی اتاق فرار ی سری بزنن که با شرایطی کاملا شبیه سازی شده ،بازیکنا رو در چنین محیط های چالش برانگیزی مانند فضای این جور فیلم ها قرار میده. اتاقهایی مثل اتاق روانی با سناریویی پیچیده که از همون اول مرز بین خیال و واقعیت رو از بین می بره و بازیکن رو تو فضایی غوطه ور می کنه که کاملا شبیه فضای داستان های ژانر روان شناختیه و بازیکن باید با زیرکی و استفاده درست از سرنخ ها خودشو از مخمصه ای که توش گیر افتاده؛ نجات بده.

دکتر هلمز یه قاتل روانی بالفطره ی باهوشه که در سال 1983 با خریدن یه هتل در حوالی شیکاگو امریکا اونو به محلی برای رسیدن به خواسته ها و امیال شیطانیش تبدیل می کنه. اون که با کشتن کارمندا و از بین بردن جسدشون، سعی در آروم کردن خودش داره، یه بیمار روانیه تمام عیاره که به هیچ کس رحم نمی کنه.

دکتر اچ اچ  هلمز هر چن وقت یه بار واسه استخدام کارگر هتل آگهی میده و از بین اونا یه نفر رو انتخاب می کنه تا به صورت آزمایشی چند روز اونجا کارکنه. در صورت استخدام، شمامی تونین خودتون رو محک بزنین و ببینین تا چه حد می تونین تو شرایطی که ترس و اضطراب سراسر وجودتون رو پر کرده، به عنوان یه بازیکن بر ترستون غلبه کنین و در شرایط بحرانی تصمیم های عاقلانه بگیرین.

مقابله با این قاتل روانی که اصلا کاراش از روی عقل و منطق نیست، قطعا خیلی دلهره آوره. ولی سرنخ هایی که تو مسیرتون قرار داره به شما این فرصت رو میده تا با تحلیل شرایط و وقایع به یه راه حل منطقی و درست برسین.

 این اتاق با این سناریوی جذاب و معماهای منحصر بفردش منتظر همه اوناییه که تصمیم دارن علاوه بر تجربه یه سرگرمی جدید، خودشون رو به یه چالش سخت و پر التهاب دعوت کنن.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

  • اتاق فرار انیگما
  • ۰
  • ۰

 

موضوع حضور جن و پری تو حمام های قدیمی ایرانی، تاریخی نسبتا قدیمی داره، شاید به اندازه طول عمر خود حمام. به همین خاطر بعضیا حتی از رفتن به صحن حمام هم واهمه داشتن، چه برسه داخل دالان ها و خزینه های تاریک. جالب ترین حکایت در مورد افرادی که از حموم رفتن می ترسیدن، بر می گرده به مظفرالدین شاه قاجار که هر وقت هوس حمام به سرش می زد، امیر بهادر جنگ، وزیر دربار رو به حمام می فرستاد تا اجنه رو از اونجا دور کنه. البته اونایی که مثل شاه مملکت وزیر جنگ نداشتن، برای دور کردن اجنه، از جام چهل کلید استفاده می کردن که از برنج ساخته شده بود و دسته ای داشت که اونو سوراخ می کردن و یه سری دعاهای مخصوص رو به خط خوش روی اون می نوشتن.

در هر صورت انگار ارتباط مستقیمی بین جن و حمام های قدیمی وجود داشت، یعنی اولین چیزی که معمولا از خزینه ها و دالان های تو در توی حمام های قدیمی به ذهن میاد، وجود موجوداتی عجیب و غریبیه که هر کسی یه اسمی براش میذاشت. جن ها همیشه پای ثابت ماجرا های حمام های قدیمی، قنات ها و قلعه ها بودن که بعید می دانم این افسانه ها واقعی باشن، ولی داستان های زیادی از اون دوران نقل میشه که همش رو هم نباید به حساب دیدن سایه و توهم باطل گذاشت.

جن در اصل یه لغت عربی به معنی موجود پنهان و نادیدنیه و در فارسی به جاش از لغت پری استفاده می کنن. در باور عامه جن به شکل انسانه که پاهاش مثل بز سم داره، رنگ موهاش بوره که مژه های درازش با مژه انسان فرق داره. این موجود که می تونه به انسان آسیب هم برسونه، تو جاهای ترسناکی مثل حموم های قدیمی، قلعه ها و عمارت های متروک و... زندگی می کنه.

روزگاری بر این باور بودن که جن ها شب ها به حمام میرن و مراسم عروسی و عزای خودشون رو تو حمام برگزار می کنن، به همین خاطر خیلیا از این که شب ها به حمام برن خودداری می کردن. حتی بعضیا عقیده داشتن که جن ها برای اغفال و فریب مردم و کشوندنشون به گرمابه، زودتر از موقع مقرر تو بوق حمام می دمند. واسه همین اگه کسی بنا به هر دلیلی، یه وقتی هم مجبور می شد؛ صبح خیلی زود یا شب هنگام به حمام بره، سعی می کرد خیلی با احتیاط تو حمام قدم برداره و با هر بار آب گرم ریختن روی سر و بدنش یه" بسم الله الرحمن الرحیم" بگه تا هم اجنه رو از خودشون دور کنه و هم آسیبی بهشون نرسونه. البته بیشتر آدما از این می ترسیدن که خدایی نکرده؛ بهانه ای دست جن ها بدن و مثلا بچه هاشونو با آب گرم بسوزونن، که در اون صورت گرفتار عذاب اجنه کافر میشدن. تو این بین عده ای هم معتقد بودن که ذکر" بسم الله "به نوعی دعوت از اجنه ست و باید ذکر رو به صورت کامل بگی تا بتونی از شر اجنه در امان بمونی.

در هر صورت بعید نیست تو دورانی که هنوز برق نبود، مردم هر تاریکی یا سایه ای را به حساب اجنه بذارن. البته آدمایی هم بودن که تخیلات خودشون رو با آب و تاب واسه دیگران تعریف می کردن و از اجنه ای می گفتن که دیدن و تو مراسم عروسیش شرکت کردن. در اون دوران که خبری از فیلم و سینما نبود، این داستان گوییها حکم ژانر وحشت رو داشت که افراد از شنیدنش هم وحشت می کردن و هم لذت می بردن.

در اون زمان ها یه سری  افراد هم برای تجربه حس ترس و هیجان به گرمابه ها می رفتن. واسه اونا گرمابه فقط جایی واسه استحمام نبود، بلکه یه مکان وهم اور و خوفناک بود که خزینه های تنگ و تاریکش حس ترس نفس گیری رو بهشون القا می کرد. ترس لذت بخشی که الان هنگام دیدن فیلم ترسناک به آدم دست میده.

اگه واقعا به شنیدن این جور داستانای ترسناک علاقه دارین و هر چن وقت یه بار پای صحبت مادربزرگا و پدربرگا میشینین تا ماجراهایی از اون دوران براتون تعریف کنن. بهتون پیشنهاد میدم به جای تخیل شرایط ترسناک، به یه مکان واقعی و پر از توهم سر بزنین و حسی دقیقا شبیه به آنچه که تو داستانها شنیدین رو لمس کنین.

اتاق فرار ترسناک با سناریوهای جذابی که روایتگر ترس و دلهره هستن، جوری مخاطب رو جذب می کنن و باعث تحریک حس کنجکاوی و ماجراجویی بازیکنا می شن که همین باعث غوطه ور شدن تو فضای داستان و درگیر شدن با سناریو میشه. البته باید به این نکته توجه داشت، آدمایی که علاقمند به ژانر روح و تسخیر هستن، انقد داستان در این مورد شنیدن که اگه سناریوی اتاق فرار فیک و غیر واقعی به نظر بیاد، از همون اول احساس کسلی و دلسردی می کنن و قطعا از همراهی با جمع لذت نمی برن.

 

اسکیپ روم دلاک

 

اگه جزء آدمای سخت گیری هستین که هر چیزی راضیتون نمی کنه، یه پیشنهاد فوق العاده وجود داره که اصلا قابل قیاس با بقیه اتاق های فرار دیگه نیست. مجموعه انیگما متشکل از یه تیم حرفه ای و زبده تلاش کرده تا از همون اول ماجرا، با یه سناریوی قوی و استخون دار، بازیکنا رو شیفته و شیدای ادامه ماجرا کنه. مجموعه اتاق فرار انیگما برای شما ی پیشنهاد جذاب داره و اونم بازی تو ی فضای 1000 متری گرمابه محسن هست. یعنی شما واقعا وارد ی حمام عمومی قدیمی میشید و این بازی برای گروه هایی با تعداد بالا بی نظیره. اتاق فرار دلاک بزرگترین و پرمعماترین اتاق فرار ایران هست و زمان بازی هم حدود 3 تا 3.5 ساعت هست. وقتشه که برای رفتن به اتاق فرار دلاک که تو سال 1401 تاسیس شده گروهتو باخبر کنی.

خاطره ای که از این اتاق خواهید داشت به اندازه همه داستان های ترسناک مربوط به حمام های قدیمی دلهره آور و هیجان بخشه که به یکی از بهترین تجربه های دور همیتون تبدیل میشه.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

  • اتاق فرار انیگما
  • ۰
  • ۰

 

هیجان را می توان به دو نوع هیجان مثبت و هیجان منفی تقسیم بندی کرد. به هیجان هایی مانند عشق، شادی، خنده و گریه از سر شوق هیجان مثبت و به هیجان هایی مانند اضطراب، افسردگی، خشم، حسادت، ترس، احساس گناه، احساس ناکامی و غم هیجان منفی می گویند. درباره هیجان های منفی یک نکته را فراموش نکنیم و آن این که هر هیجان منفی هم الزاما و کاملا منفی نبوده و بستگی به میزان «تاثیرگذاری» آن حس روی فرد دارد.

۴ هیجان اصلی

خشم

خشم نوعی هیجان و وضعیت روانی است که در نتیجه آزردگی شدید افراد به وجود می آید. از جمله علائم ظاهر شدن این این نوع از هیجان افزایش فشار خون، افزایش تعداد ضربان قلب و افزایش میزان آدرنالین ترشح شده در خون می باشد. بنابراین خشم نوعی هیجان است که مغز ما نسبت به درد وارد شده از خود بروز می دهد.

غم

نوع دیگری از هیجان، غم است. غم احساسی است که در نتیجه وارد شدن ضرر به فرد یا از دست دادن چیزی یا کسی ایجاد می شود. این نوع هیجان معمولاً با اشک، کاهش انرژی بدن و انزوا خود را نشان می دهد. البته، این نوع از هیجان یک امر طبیعی در همه افراد است اما افزایش بیش از حد این هیجان به همراه اضافه شدن عوامل استرس زای دیگر ممکن است افسردگی را در افراد ایجاد کند.

ترس

ترس نوعی از هیجان است که در واکنش فرد نسبت به خطرات واقعی پیرامون خود به وجود می آید و یک هیجان ناخوشایند می باشد. برخی از نظریه پردازان مانند جان واتسن و پال اکمن، ترس را واکنشی به محرک های منفی خاص می دانند که از ساز و کارهای بقا می باشد

شادی

هیجان خوشحالی یک حالت روانی در افراد همراه با احساس لذت، عشق، خوشبختی و شادی می باشد. محققان به این نتیجه رسیده اند که شادی منجر به تقویت سیستم دفاعی بدن و تقویت سیستم اعصاب خواهد شد . بنابراین از این نظر یکی از زیباترین هیجان ها نیز می باشد زیرا بسیار برای شما خوشایند بوده و برای جسم شما مفید است.

هر یک از این ۴ هیجان اصلی در زندگی بسیار اتفاق می افتند و ما در کل زندگی با آن ها سر و کار داریم، البته میزان مزایا یا معایبی که هر یک از این هیجان ها برای ما دارند بستگی به شدت آن ها نیز دارد. شما نیز در زندگی روزمره خود همراه با انواع مختلف هیجان ها دست و پنجه نرم می کنید و این روند از دوران نوزادی شروع شده است. حال برخی از هیجان ها لذت بخش هستند (مانند شادی) و برخی دیگر آزار دهنده و ناخوشایند (مانند غم) می باشند.

بازی ها و تخلیه هیجان

پرداختن به بازی های هیجان انگیز برای تخلیه سطحی هیجان مناسب بوده و راهی برای ایجاد شعف و شادی است. به همین دلیل این قبیل بازی ها و ایجاد هیجان می تواند تا حدی بهداشت روانی جامعه و فرد را تامین کند. برای مثال تماشای فوتبال یا رفتن به استادیوم، سطح انرژی روانی فرد را بالا می برد. این مساله، باعث ایجاد شادی در فرد و در نتیجه در جامعه می شود، اما اگر مشکل فرد عمیق باشد، بازی هایی که برای تخلیه هیجان طراحی می شوند، تاثیر چندانی روی فرد نداشته و باعث درمان او نمی شوند. در کل، انجام این بازی ها و هر تفریحی به شیوه درست می تواند باعث شادی شود.

 

اتاق فرار رویا سراسر هیجان

فکر کن چشماتو ببندی و وقتی دوباره بازشون میکنی یهو یه جای خیلی عجیب و رنگارنگ باشی که هیچ خاطره ای ازش نداری و برات کاملا جدیده.

دیوارا، زمین، نور و هرچی که دور و برته رو تا حالا اینجوری کنار هم ندیدی.

خیلی زود متوجه میشی که این دنیای فانتزی هم قوانین خاص خودش رو داره و برای خارج شدن ازش، باید محدودیت ها رو کنار بزاری.

اتاق رویا بر پایه فعالیت بدنی هست.ابتدای بازی اتاق فرار به شما کلاه مخصوص داده میشه.

تم این اتاق کاملا فان هست و البته پر از هیجان و اتفاقات باحال و خنده دار برای شما و گروهتون.

اتاق فرار رویا همونجاییه که میتونی توش هیجان ماجراجویی ها رو فراتر از واقعیت و بدون حد و مرز در اتاق فرار انیگما تجربه کنی!

 

منبع: اتاق فرار انیگما

  • اتاق فرار انیگما
  • ۰
  • ۰

 

نحوه انتخاب اتاق فرار یکی از موارد مهم در هنگام بازی 60 دقیقه ای است، خصوصاً اگر با گروهی هستید که قبلاً این اتفاق را تجربه نکرده اند. اولین نکته ای که باید در ذهن داشته باشید سطح دشواری است که می خواهید دنبال کنید.

برخی از اتاق ها چالش برانگیزتر از اتاق های دیگر هستند و اتاق فرار انیگما می تواند به شما کمک کند تا بر اساس مهارت های حل معما و فرار از اتاق، سطح مناسب اتاق را برای خود انتخاب کنید. فضای اتاق فرار برای افراد مبتدی معمولاً برای کسانی است که تجربه ای در رویدادهای اتاق فرار ندارند و نمی دانند چه وقایعی انتظار آنان را میکشد! برخلاف تصور عمومی، ممکن است برای گروه شما لذت بیشتری داشته باشد که قبل از رفتن به اتاق هایی با معماهای پیشرفته، در سطح مبتدی خود را محک بزنید.

یک اتاق با سطح متوسط ​​برای افرادی که قبلا بازی اتاق فرار را انجام داده اند اختصاص داده شده است، انتظارات آنها از بازی، یک پایان بی نقص و بدون اتلاف وقت می باشد. به همین ترتیب، یک اتاق فرار پیشرفته برای افراد و گروه های ماجراجو که قبلاً اتاق فرار را زیاد تجربه کرده اند، مناسب است و آنها ترجیح می دهند اتاقی را انتخاب کنند که به آنها کمک کند حتی قبل از اتمام وقت، در تفکر و منطق خود فرو روند.

فرار از اتاق همچنین توسط معماهای مختلف که در اتاق گنجانده شده طبقه بندی می شود. همانطور که همه ما می دانیم، روش های مختلفی برای حل هر معما یا انجام یک بازی وجود دارد. برای بعضی، نقاط قوت در منطق نهفته است، دیگران چشم جستجو دارند، در حالی که بقیه در فعالیت های بدنی سرآمد هستند. این سه مورد (منطق ، جستجو و فیزیکی) همگی برای هر اتاق معماهای اتاق فرار موجود هستند.

انتخاب امکانات و تم اتاق فرار

امکانات اسکیپ روم دارای سه دسته کلی است که تجربه بازیکن را هدایت می کند: ماجراجویی، رمز و راز و وحشت. هر موضوع دارای یک نوع سختی است که از سختی کم تا زیاد متغیر است. گروه خود را بسنجید و ببینید به نظر شما کدام سطح و موضوع برای گروه شما بهترین یا سرگرم کننده است. بالاخره شما دنبال تجربه هستید نه استرس!

ماجراجویی

این اتاق در بخش سختی کم طبقه بندی می شود. به این معنی که بازی زمان بندی شده است، اما به اندازه سایر اتاق ها دارای سختی زیاد نیست. تم ماجراجویی برای هر بازیکنی که می خواهد اوقات خوبی داشته باشد، بخندد، سرگرم شود و معمای آن سبک باشد عالی است.

رمز و راز و تعلیق

اتاقی با موضوع رمز و راز که در بخش متوسط ​​طبقه بندی می شود و می تواند جهشی از تاریکی، صداهای شبح وار، مضامین زندان یا فرار از دست یک قاتل روانی مثل اتاق روانی وجود داشته باشد. اگر دوست دارید ضربان قلب خود را تندتر کنید، این یک اتاق مناسب برای شما و گروه شما است.

یک اتاق را بر اساس اندازه گروه خود انتخاب کنید

در حالی که می توانید از هر اتاق تم برای گردش گروهی خود استفاده کنید، برخی از موضوعات اتاق فرار وجود دارد که برای گروه های بزرگتر بر اساس تنظیمات مناسب تر است. برای گروهی که بیشتر از تایمرهای اول تشکیل شده اند، انتخاب اتاقی که همه از آن لذت ببرند ضروری است! این می تواند به معنای یک اتاق ماجراجویی ملایم یا موضوع معمایی/تعلیق متوسط ​​باشد.

در اتاق فرار انیگما هر اتاقی را که انتخاب کنید، نیاز خود را مشخص کرده اید. تم اتاق فرار خودتون رو بسته به شخصیت خودتون انتخاب کنید و این جمله که ترسو هستم اما شاید در اتاق فرار نترسم اشتباه محض است. اتاق فرار رو جوری انتخاب کنید که بهش علاقه دارید:

شاد و هیجانی: اتاق رویا

ترسناک: اتاق کلبه

ترسناک مهیج: اتاق روانی

تاریکی مطلق و ترس و دلهره: اتاق تسخیر

معمایی: اتاق قتل مرموز

معمایی مهیج: اتاق جنگ

دلهره آور و بسیار ترسناک: اتاق هالای پوزان (اتاق فرار کرج)

 

منبع: اتاق فرار انیگما

  • اتاق فرار انیگما
  • ۰
  • ۰

 

همین حس کنجکاوی که شما رو به سمت این مطلب کشوند باعث شد که ما بریم دنبال معماهایی که تا حالا حل نشده و هنوزم بصورت مرموز باقی موندن. یادمه تو بچگیامون همش دنبال نقشه گنج بودیم و دیدن کارتون هایی مثل گالیور و خانواده دکتر ارنست باعث میشد که همش دنبال رفتن به ی جای عجیب و غریب یا پیدا کردن نقشه گنج باشیم. در واقع ما عاشق حل کردن معماهای گنجونده شده تو نقشه های گنج بودیم و با همین حس تا این سن بزرگ شدیم. هنوزم که هنوزه تا ی فیلم معمایی جنایی پخش میشه تا تهشو درنیاریم ول کن ماجرا نیستیم و وقتی نقش اصلی فیلم تمام معماها رو حل میکنه و به جواب میرسه ی جوری خوشحالی میکنیم انگار پای فوتبال نشسته بودیم و تیم ما دقیقه 90 گل زده و قطعاااا با صدای بلند میگیم: دیدی من گفته بودم تهش اینجوری میگه. حالا اگه بفهمی هنوزم معماهایی هستن که حل نشده، چه حسی پیدا میکنی؟ مو به تنتون سیخ شد؟

هرچی علم پیشرفت کرد و لایه های گسترده تری از اون برای انسان مشخص شد، سوالا هم عجیب غریب تر و بیشتر شدن، واسه همین انسان ها هم با انواع پژوهش ها و تحقیقات تلاش می کردن تا جوابای درست رو پیدا کنن. به طوری که الان خیلی از سوالایی که شاید تو اعصار گذشته دلیل و منطقی براش پیدا نمی شد، با پیشرفت دانش، دلایلی کاملا واضح و منطقی دارن.

این چرخه که در طول قرن ها هم چنان ادامه داره، همیشه هم موفق نبوده و هنوز هم معماها و سوالایی وجود داره که هیچ جواب واضح و مشخصی واسش پیدا نمی شه. البته کسایی هم هستن که معتقدن این سوالا و معماها بی جوابن و هر چه از عمر بشر بگذره و علم و دانش پیشرفت کنه، باز هم لاینحل و بی پاسخ می مونن.

در اینجا به چند نمونه از معماهای حل نشده و سرگرم کننده که هنوز برای پژوهشگران و دانشمندان ناشناخته ست، اشاره می کنیم:

دست نوشته های ووینیچ

کتاب دست نوشته های ووینیچ ( Voynich manuscript ) که در سال 1912 بدست آمده، کتابیه 240 صفحه ای که به خطی عجیب و نامعلوم نگاشته شده که در اون تصاویری رازآلود از گیاهان و نمودارهای عجیب و غریب دیده میشه. این کتاب که لقب مرموزترین کتاب خطی دنیا رو به خودش اختصاص داده، نویسنده نامعلومی داره و تا حالا رمز گشایی نشده.

مثلث برمودا

برمودا یه گروه جزیره تحت حکمرانی دولت بریتانیائه که 138 جزیره داره و در اقیانوس اطلس شمالی قرار گرفته. مهم ترین رمز و راز این مثلث برمی گرده به ناپدید شدن کشتی ها و هواپیماهایی که تو این محدوده در حال حرکت بودن. نخستین گزارش ثبت شده از این منطقه اشاره داره به گزارش کریستف کلمب که گفته بود قطب نما تو این محدوده جهت های عجیبی رو نشون می داد.

تو همین دو دهه گذشته، دو ناپدیدی در مثلث برمودا اتفاق افتاد؛ یکی در سال 2015 که یه کشتی حمل بار با 33 نفر خدمه که در طوفان گیر افتاده بود؛ برای چند هفته ناپدید شد و بعد از چند هفته کشتی بدون هیچ اثری از خدمه پیدا شد، دیگری هم یه هواپیما با چهار مسافر، که هنوز هیچ اثری ازشون پیدا نشده.

این پدیده هم تا حالا تو دنیای علم، ناشناخته و بی پاسخه.

مجسمه کریپتوس

اثر زیبای جیم سنبورن که در محوطه آژانس اطلاعات مرکزی در لانگلی، ویرجینیا قرار داره علاوه بر زیبایی، یه اثر معمایی حل نشده هم به شمار میره. این اثر شامل 1800 نویسه ( Character ) هست که از دل یه رمان قدیمی بیرون اومده و چهار پیغام رو تشکیل میده. البته تقریبا کل این معما حل شده ولی بخش سخت ماجرا یعنی قسمت چهارم با 95 نویسه باقی مونده که جزء سخت ترین کدهای شناخته شده محسوب میشه.

این مجسمه یه چالش واقعی واسه اوناییه که ادعای رمز گشایی دارن.

صفحه فستوس

قطعا عجایب هفتگانه جهان بدون نام این صفحه کامل نمیشه، این لوح که متعلق به 1700 سال قبل از میلاد مسیحه، توسط یه باستان شناس ایتالیایی به نام لویجی کشف شد. بررسی ها نشون میده این اثر حاوی 45 علامت مجزاست که نگارشش به صورت ساعت گرد به سمت مرکزه، ولی تا حالا هیچ کس نتونسته این لوح رو رمز گشایی کنه.

با توجه به این که رمز نگاری عجیب و غریب این لوح به هیچ یک از نوشته های اون دوره شباهت نداره، بعضیا این اثر رو به تئوری فضانوردان باستانی ربط میدن.

رمزهای بیل سایفر

این مجموعه در اصل سه متن رمز نگاری شده ست که نقشه ای از یک گنجینه باستانی دفن شده در زیر زمین رو نشون میده، متن اول در مورد مکان گنجینه ست که هیچ وقت رمز نگاری نشده، متن دوم که حل شده، محتوای این گنج رو نشون میده که شامل طلا، نقره و جواهراتی مانند الماسه، ارزش این دفینه 43 میلیون دلارتخمین زده شده، رمز سوم هم در مورد اسم صاحبان گنج و نزدیکاشونه.

از اونجا که قسمت اصلی گنج یعنی محل اون هنوز رمز گشایی و شناسایی نشده، بهتون پیشنهاد می کنم، تا اونجا که امکان داره  مهارتهاتون تو اتاق فرار رو افزایش بدین، شاید شما اونی باشین که این مجموعه با ارزش رو شناسایی می کنه.

قطعا اسرار و معماهای لاینحل دنیا به همین چند مورد ختم نمیشه و سوالات و مسائل زیادی وجود داره که نه تنها تا حالا هیچ پاسخی براش پیدا نشده؛ بلکه شاید سال های سال هم بدون جواب بمونن. باید بپذیریم که جهان پر از شگفتیه و همیشه رازهایی وجود دارن که هیچ توضیح منطقی و درستی براشون وجود نداره. این رازها می تونن درمورد ارواح و بشقاب پرنده ها باشن تا قتل و ماجرای گم شدن افراد. بدیهیه که انسان های کنجکاو برای رسیدن به جواب سوالایی که تو ذهنشون دارن، هیچ وقت دست از تلاش بر نمی دارن.

قطعا انکار توجیه مناسبی برای این شرایط نیست و انسان جستجوگر و کنجکاو همواره در تلاشه تا با درگیر شدن با این اسرارهای حل نشده، مغزش رو به چالش بکشه و تو این مسیر مثل یه کارآگاه ماهر به تجربه ای منحصر به فرد دست پیدا کنه.

برای رسیدن به چنین مرحله ای، مغز انسان مثل هر مهارت دیگه ای احتیاج به تمرین و ممارست داره تا با تکرار و آزمون و خطا به سطح گسترده ای از توانایی ها دست پیدا کنه و بتونه بر هیجان ناشی از برخورد با معماهای سخت فائق بیاد. با زیاد شدن این مهارت فرد می تونه با خونسردی و آرامش به محک زدن مهارت های کاراگاهیش بپردازه و لذتی وصف ناشدنی از شرایط و وقایع رو نصیب خودش بکنه.

برای رسیدن به این مرحله، واقعا لازمه که افراد علاقمند در شرایط مشابه با معماهای واقعی روبرو بشن، شرایطی مانند اتاق فرار تو مجموعه ی انیگما که کاملا تداعی کننده معماها و پازل های واقعیه و یه چالش پر فراز و نشیب واسه مغز به شمار میره. البته تو این مجموعه معمای غیرقابل حل نداریم، چون طبق نظر کارشناسا در صورتی که معما خیلی سخت یا غیر قابل حل باشه، بازیکن رو دلسرد می کنه که اصلا خوشایند نیست. با این وجود تعدادی از معماهای مجموعه خیلی دشوارن که لازمه بازیکنا با دقت و تیزبینی همه سرنخ هایی که تو اتاق قرار داره رو دنبال کنن که همین انگیزه ای میشه واسه پیدا کردن راه حل و رسیدن به هدف نهایی.

در هر صورت حل کردن معما و قرار گرفتن تو شرایط رمزآلود میتونه جذابیت های خاص خودشو داشته باشه که واسه افراد کنجکاو هم یه سرگرمی فوق العادست و هم یه تمرین واسه مغز، از نظر علمی هم حل کردن پازل، جدول و... مغز رو فعال و شاداب نگه می داره.

بودن تو محیط ها و فضاهای معمایی که شرایط واقعی رو برای مغز تداعی می کنه مثل اتاق جنگ، به مراتب اثر بخشی بیشتری نسبت به بازیهایی مثل شطرنج و جدول داره و طراحان مجموعه انیگما با آگاهی از این موضوع تلاش کردن هم در طراحی معماها و هم در طراحی سرنخ ها به نوعی مغز رو به چالش بکشن و همه عوامل رو جوری در کنار هم قرار بدن تا مغز بتونه رفته رفته مهارتهاشو بیشتر کنه و با فائق اومدن بر ترس در شرایط بحرانی، تصمیم های درست و منطقی بگیره. کنترل هیجان و قرار دادن مغز در شرایط تصمیم گیری منطقی، مهارتیه که تو اتاق های فرار مجموعه انیگما بهش توجه خاص شده و سعی کردن تا با قرار دادن بازیکنا در جریان بازی، به صورت ناخودآگاه این شرایط رو کم کم ملموس و اجرایی کنن.

بنابراین اگه علاوه بر سرگرمی و هیجان به دنبال کسب مهارت و بالابردن تواناییهای مغزتون هم هستین، یه سر به مجموعه اتاق فرار انیگما بزنین تا معنای واقعی لذت و هیجان رو درک کنین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

  • اتاق فرار انیگما
  • ۰
  • ۰

 

هرجایی اسم بازی +18 میاد همه گوشاشون رو تیز میکنن تا ببینن چجور بازی ای هست. اینجاس که افراد زیر 18سال میخوان با التماس وارد اون بازی بشن اما این بازی دیگه جای بچه ها نیست. اول که می شنوید +18 به محتوای زشت و زننده فکر مینید ولی وقتی اسم اتاق فرار رو کنارش میبینید با خودتون میگید اگه محتوای زشتی داره پس چرا اتاق فراره؟

الان کامل با اسم بازی و کشور به شما میگیم که محل این بازی کجاس و موضوعش چیه؟

اتاق فرار ژانرهای متفاوت و بعضا عجیبی دارد. جنایی، علمی- تخیلی، تاریخی، اتاق فرار ترسناک ، جنگی و مانند آن.

اما یکی از ژانرهای خاص و کمیاب اتاق فرار، اتاق فرار مخصوص بزرگسالان(18+) است. این اتاق فرارها تقریبا در اکثر نقاط دنیا و به خصوص در اروپای شرقی یافت میشوند.

به دلیل مسایل فرهنگی امکان اشاره مستقیم به طراحی و المان های به کار رفته در آن را نمی توان داشت. ولی به معرفی 5 مورد از این اتاقها میپردازیم:

 

معرفی 5 اتاق فرار با ژانر 18+ در دنیا:

 

  1. Lolita shop ویلنیوس - لیتوانی

زمان بازی: 60 دقیقه

تعداد نفرات مجاز برای بازی: 2 تا 6 نفر

قیمت ورودی برای هر نفر: 50 یورو( حدود 1.550.000 تومان)

 

داستان بازی:

شما وارد یک مغازه فروشنده لوازم مخصوص بزرگسالان می شوید. صاحب مغازه که اتفاقا یک خانم می باشد شما را وارد رویای کثیف خود میکند. این برای شما صرفا یک رویا نخواهد بود بلکه واقعیت است!

یا از این فانتزی جنسی خلاص میشوید یا برای همیشه در آن گیر میافتید.

 

 

  96SHADE OF GREY.2   مسکو – روسیه

زمان بازی: 60 دقیقه

تعداد نفرات مجاز برای بازی: 2 تا 7 نفر

قیمت ورودی برای هر نفر : 1350 روبل ( حدود 540.000 تومان )

 

داستان بازی:

شما خود را در خانه بانوی مرموزی می بینید ، که ممکن است سرگرمی های او تا حدودی عجیب و غریب به نظر برسد. او کیست ؟  شیطانی مکار یا فرشته ای که دچار وسوسه می شود؟

فقط یک چیز است که  میتواند شما را نجات می دهد ، میل به تفریح.

اما به یاد داشته باشید ، شما باید برای هر لذتی هزینه کنید.

در کامنتهایی که برای این اتاق گذاشته شده، افراد اشاره کرده اند که تنها با دوستان بسیار نزدیک خود به این بازی بروید.

 

 

RED LIGHT DISRICT.3        سنت پترزبورگ– روسیه

زمان بازی : 60 دقیقه

تعداد نفرات مجاز برای بازی: 2 تا 6 نفر

قیمت ورودی برای هر نفر: 1450 روبل ( حدود 580.000 تومان )

 

داستان بازی:

شما خود را در دنیای لذت های نفسانی خواهید دید ، جایی که چندین خانم شما را محاصره کرده اند و چاره ای جز اطاعت از آنها ندارید.

جایی که هیچ منعی وجود ندارد و همه چیز مجاز است، و البته یک غریبه که سخاوتمندانه به خاطر تلاش های شما پاداش می دهد.

در توضیحات این بازی ذکر شده که فقط به زوج های متاهل و دوستان خیلی صمیمی توصیه میشود.

 

 

Escape Vegas.4   لاس وگاس – آمریکا

زمان بازی: 60 دقیقه

تعداد نفرات مجاز برای بازی: 2 تا 8 نفر

قیمت ورودی برای هر نفر: 35 دلار ( حدود 900.000 تومان )

 

داستان بازی:

یک رقصنده کلاب بزرگسالان به قتل رسیده و شما اولین نفری هستید که او را پیدا میکنید. قاتل همچنان در کلاب است و به دنبال شما میگردد. ولی اینکه او کیست و چرا به دنبال شما است را خودتان باید پیدا کنید.

این بازی را مالک یک فروشگاه وسایل بزرگسالان در انتهای فروشگاه خود افتتاح کرده. به گونه ای که درب خروج از بازی به فروشگاه باز میشود و به گونه ای تبلیغ برای فروش بیشتر اجناس است.

 

Hangover Déjà Brew.5       لندن- انگلستان

زمان بازی: 60 دقیقه

قیمت بلیط برای هر نفر: 30 یورو ( حدود 930.000 تومان )

با خواندن اسم بازی و سناریو این اتاق به یاد فیلم طنز The Hangover می افتید.

 

داستان بازی:

" نور از میان پرده های اتاق هتل به داخل میزند. کمی گیج و گنگ بیدار میشوید و چیزی از شب گذشته یادتان نمی آید. احتمالا شب گذشته اوضاع از کنترل خارج شده بوده. تمام کف اتاق پر از بطری های خالی است و بدن های نیمه برهنه در همه جای اتاق دیده میشود. همه جا را میگردید ولی نشانی از دوستتان که چند ساعت دیگر عروسی اوست پیدا نمیکنید.

آیا این مهمانی مجردی قبل از عروسی، به کابوس آقای داماد تبدیل میشود؟ برای پیدا کردن داماد خیلی فرصت ندارید."

در توضیحات اتاق ذکر شده که ورود تنها برای افراد بزرگسال مجاز است.

 

خوشبختانه این گونه از اتاق های فرار در دنیا زیاد نیست . قطعا این نوع محتوا با روحیه و تفکر کودکان و نوجوانان که مخاطب اصلی اتاق فرار هستند سازگار نیست و محتوای غیر اخلاقی آنها آسیب رسان و دارای انحطاط است.

شما میتوانید در محیطی سالم و عاری از هرگونه ناهنجاری، لحظاتی شاد و مفرح را در کنار خانواده و دوستان در اتاق فرار انیگما تجربه کنید.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

  • اتاق فرار انیگما
  • ۰
  • ۰

 

با اینکه خوندن صفحه حوادث روزنامه ها خیلی برای مردم جذاب بود و ی مدت بعنوان تفریح بهش نگاه میکردن اما بعضی وقتا آدم ی چیزایی میشنوه که شاخ درمیاره. دقیقا مثل این 7 جنایت وحشتناک ژاپنی که از سالهای دور تا همین الان اتفاق افتاده و میشه گفت وحشتناک ترین اتفاقات جهان هم هست.

خب بریم سراغ این 7 داستان عجیب ژاپنی:

 

قتل جونکو فوروتا

 

جونکو فوروتا یک دانش آموز ژاپنی که متولد ۲۲ نوامبر ۱۹۷۲بود، اون در شانزده سالگی ، بسیار زیبا و بسیار باهوش بود ، که این موضوع اون رو مورد توجه همه اطرافش قرار داد و بیشتر پسرای مدرسه می خواستنن به اون نزدیک بشن و باهاش صحبت کنن حتی شده برای پنج دقیقه ، اما اون بسیار متعهد و از نظر اخلاقی منظم بود ، اون هر تلاشی برای نزدیک شدن به خودش رو رد میکرد.

یکی از این دانش آموزهایی که شدیدا پیگیر جونکو بود ، هیروشی میانو ، رهبر دانش آموزهای آشوبگر و قلدر در مدرسه بود ، اون همچنین عضوی از باند یاکوزای ژاپن بود ، که قدرت و حاکمیت بر همه چیز در کشور رو داشت ، حتی در خود دولت و البته هیروشی عادت داشت که از طرف دیگران طرد نشه. و وقتی جونکو حاضر نشد با اون معاشرت کنه ، بسیار عصبانی شد و تصمیم گرفت اون رو به خاطر این رفتارش، سخت مجازات کنه ، اون با سه نفر از پیروانش موافقت کرد جونکو رو پس از پایان ساعت مدرسه بدزدن

در ۲۵ نوامبر ۱۹۸۸، جونکو در حالی که دو روز قبل، تولد ۱۷ سالگیش روجشن گرفته بود، از مدرسه خارج شد و به سمت خونه رفت (گرچه برخی میگن که بعد از مدرسه به طرف محل کارِ پاره‌وقتش ‌رفت اما هیچ‌وقت به خونه نرسید.

اون توسط گروهی از پسران جوان، از جمله یک پسر ۱۷ ساله به نام جو که بعدها با نام خانوادگی‌ کامی‌ساکو از اون یاد شد، ربوده شد. اونها گروگان خودشون رو در خانه‌ای که متعلق به والدین کامی‌ساکو بود، 44 روز اسیر کرده بودن.

جونکو در مدتی که در آنجا زندانی بود نزدیک به 400 بار مورد تجاوز قرار گرفت بهش سوسک میدادن بخوره و اگه بالا میاورده مجبورش میکردن که استفراغشو بخوره.

این شکنجه‌های وحشتناک و غیرانسانی تا روز ۴ ژانویه‌ی ۱۹۸۹ طول کشید تا در نهایت جونکو زیر شکنجه جون داد. قاتلین در کمتر از ۲۴ ساعت بعد، در ۵ ژانویه‌ی ۱۹۸۸، جسد جونکو رو در یک کانتینر ۵۵ گالنی انداختن و اون رو با بتُن پُر کردن.

 

ساتومی میتارای

 

ساتومی میتارای، دانش‌آموز ۱۲ ساله‌ای بود که در مدرسه‌ی ابتدایی اوکوبو واقع در ساسِبو، درس می‌خوند ،ساتومی در سال 2004 توسط هم‌کلاسی ۱۱ ساله خودش – که پلیس هرگز نام او رو فاش نکرد، و از او با نام دختر 1 یاد می‌شه – مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به قتل رسید.

 در گزارش‌ها اومده که ساتومی در اینترنت مطالبی در مورد وزن و قیافه‌یاون دختر  منتشر، و از اون با عنوان «زشت» و «پاچه‌خوار» یاد کرده بود. یک روز بعدازظهر، ساتومی و دختر 1 با هم گلاویز می‌شن، و به دنبال اون دختر 1 با یک چاقوی جیبی، دست و گلوی ساتومی را پاره می‌کنه. دختر 1، بخاطر سن‌اش، به چهار سال حبس در مرکز اصلاح و تربیت محکوم شد.

گاهی اوقات ممکنه است اتفاقاتی بیفته یا حرف‌هایی گُفته بشه، اما این موضوعات باعث نمی‌شه حق داشته باشید گلوی کسی را پاره کنید؛ و مهم نیست که چند سالتون هست، فقط باید اون فرد رو نادیده بگیرید.

 

آیوا ماتسو

 

آیوا ماتسو قربانی یک جنایت وحشتناک دیگه بود که در سال 2014 در ساسبو اتفاق افتاد. این قتل ۱۰ سال بعد از مرگ ساتومی روی داد.

 آیوا ماتسو برای دیدن دوستش به آپارتمان اون رفته بود که دوستش ضربه‌ای به سرش وارد کرد و بعدش سعی کرد تا او رو حلق‌آویز کنه و این امر موجب مرگِ اون از خفگی شد.

جسد آیوا ماتسو، در حالی که سر و دست چپ‌اش از تنش جدا شده بود، در اون آپارتمان کشف شد. قاتل اون بعدها اعلام کرد که هیچ کینه‌ای از دوستش نداشته و فقط می‌خواسته تا یک نفر رو بکشه. اون در مجموعه‌ای از پست‌های اینترنتی به جنایتش اعتراف کرد.

عنوان یکی از این پست‌ها اینطور بود: «کارم به قتل کشید!» اون در این پست نوشته بود «اوه نه، هر چقدر خون‌ها رو پاک می‌کنم باز هم ادامه داره.»اون  پستی دیگه در یک فروم منتشر کرد که حاوی چندین عکس از یک دست چپ و لباسی خون‌آلود بود. نام مجرم، بخاطر نوجوان بودنش، هرگز اعلام نشد.

 

تتسومی میازاکی

 

تتسومی میازاکی از آگوست ۱۹۸۸ تا ژوئن ۱۹۸۹ چهار دختر جوان، بین سنین ۴ تا ۷ ساله رو ربود و به قتل رسوند.

اون  پس از دزدیدن اونها، لباس‌هاشون رواز تن‌ شون در می‌آورد و از بدن برهنه‌ی اونها عکس می‌گرفت، بعدش هم اونها رو به قتل می‌رسوند تا بتونه فانتزی‌های نکروفیلیاش رو روی اونها پیاده کنه. وقتی که رابطه‌ی جنسی‌ ش با اجساد به پایان میرسید، دست‌ها و پاهاشون رو می بُرید تا اونها رو به عنوان غنائمش نگه داره، اون حتی کار رو به جایی رسوندکه یکی از اون دست‌ها رو خورد و خون شون رو نوشید.

اون پس از اینکه پلیس ۵۷۶۳ کاست ویدیویی از پورنوگرافی کودکان، فیلم‌ها و انیمه‌های ترسناک رو در خونه اش پیدا کرد، توسط رسانه‌ها، به «قاتل اوتاکو» معروف شد. در ۲۳ جولای ۱۹۸۹، در حالی که بعد از تجاوز به یک دختر جوان در یک پارک، سعی در فرار داشت، توسط پلیس دستگیر و در ژوئن ۲۰۰۸  اعدام شد. پدر میازاکی از پرداخت هزینه برای دفاع از پسرش خودداری کرد، و او در سال ۱۹۹۴ دست به خودکشی زد.

 

قتل‌عام مدرسه‌ی اوزاکا

 

مامورو تاکوما از کودکی نشانه‎هایی از سه‌گانه‌ی مک‌دونالد رو بروز می‌داد.

 سه‌گانه‌ی مک‌دونالد مجموعه‌ای از سه مشخصه‌ی رفتاری هست که اگر هر سه یا دوتای اونها  باهم ترکیب بشن، بعدها موجب تمایلات خشونت‌آمیز، خصوصاً جرایم سریالی خواهد شد. نخستین علائم اون در سن ۱۲ سالگی، زمانی که یک بچه‌گربه رو بین یه روزنامه پیچید و آتیش زد، بروز کرد.

اون در طی دوران نوجوانیش همچنان به سلاخی کردن گربه‌ها ادامه داد و برخی‌ شون رو به داخل کوره انداخت، و از همین‌جا بود که زندگیش به جُرم و جنایت کشیده شد و هر شغلی روکه پیدا می‌کرد از دست می‌داد. اون پیش از قتل‌عام مدرسه‌ی اوزاکا، ۱۱ مرتبه دستگیر شده بود.

در سال ۲۰۰۱ مامور و از شغل‌اش، که سرایدار مدرسه‌ی ابتدایی ایکِدا  بود، استفاده کرد تا آخرین جنایتش رو به انجام برسونه.

اون با یک چاقوی آشپزخانه وارد مدرسه شد و ۸ کودکِ ۷ و ۸ ساله رو به قتل رسوند، و سیزده دانش‌آموز دیگه و دو معلم رو شدیداً مجروح کرد. اون دو سال بعد، در آگوست ۲۰۰۳، محکوم به اعدام با طنابِ دار شد.

 

قتل‌عام آکیهابارا

 

توموهیرو کاتو پس از استعفاء دادن از شغلش از زندگی متنفر شد.

اون از اینکه دوست‌دختری نداشت که عاشقش باشه، یا هیچ دوستی نداشت که باهاش درد و دل کنه و خوش بگذرونه، از تنها بودن و کاری برای انجام دادن نداشتن متنفر بود و راه‌حلش برای غلبه بر این شرایط، به قتل رسوندن انسان‌ها بود.

توموهیرو کاتو روز یکشنبه، ۷ ژوئن ۲۰۰۸، یک کامیون دو تنی اجاره کرد و در بازار آکیهابارا با تمام سرعت به سمت پنج نفر رفت و سه نفر از اونها رو کُشت؛ اما به قتل رسوندن سه نفر برای اون کافی نبود، بخاطر همین از کامیون پیاده شد و ۱۲ نفر دیگرو مورد اصابت چاقو قرار داد و چهار نفر از اونها  رو کشت و هشت نفر دیگرو به شدت مجروح کرد.

پلیس با محاصره‌ی توموهیروی ۲۵ ساله و تهدید اون با اسلحه مانع از فرارش شد. اون در سال ۲۰۱۱ محکوم و در سال ۲۰۱۵ اعدام شد.

 

گاز سارین در مترو

 

در ۲۰ مارس ۱۹۹۵، فرقه‌ای موسوم به اوم شینریکو، که رهبرِ اون شوکو آساهارا که خود رو«مسیح» می‌دونست، بعد از یک آزمایش در محل زندگیشون که موجب مرگ هفت تن شده بود، تصمیم گرفتن از سیستم متروی توکیوبه عنوان آزمایشگاه خودشون برای بررسی تأثیرات گاز سارین استفاده کند.

 گاز سارین یک گاز اعصاب مرگباره که به عنوان یک سلاح شیمیایی تولید شده و می‌تونه در عرض ۱ الی۱۰ دقیقه موجب مرگ هر موجودی بشه. این حمله، که بین ساعت ۷ و ۸ صبح، در پر ترددترین ساعات مترو انجام گرفت، ۱۳ کشته و ۶۰۰۰ مجروح به دنبال داشت، در گزارش‌ها اومده  که ۱۰۰۰ نفر از اونها بخاطر این گاز دچار مشکلات موقت بینایی شده بودن.

این حمله‌ بعد از جنگ جهانی دوم، (البته پیش از وقوع آتش‌سوزی در ساختمان ۵۶ میوجو در اول سپتامبر ۲۰۰۱ بزرگ‌ترین حمله در ژاپن محسوب می‌شد. پلیس ژاپن اعلام کرد که این اقدام، شیوه‌ی این فرقه برای تسریع در وقوع آخرالزمان بود.

 اونها می‌خواستن با این حرکت، حکومت ژاپن رو عزل و رهبر خودشون رو به عنوان «امپراطور ژاپن» منصوب کنن. اعضای این فرقه به حبس ابد و اعدام محکوم شدند 

برای شما غیر قابل باور بود ولی تو ایران اتاق فراری داریم که با همین موضوع ساخته شده به اسم اتاق روانی که داستانش از این قراره:

در سال 1893 در حوالی شهر شیکاگو آمریکا و در هتلی مرموز اتفاقاتی در حال رخ دادن است.

گفته می شود بسیاری از ساکنین این هتل به سرنوشتی شوم و اسفبار دچار می شوند.

صدها اتاق بدون پنجره ... راه پله هایی که به هیچ جا راه ندارند...درهای مخفی و اتاق های شکنجه.

دکتر هنری هاوارد هولمز ملقب به اچ اچ هلمز مالک این هتل برای گرفتن جان ساکنین این هتل حاضر به انجام هر کاری هست.

او یک قاتل بالفطره روانی است...در برخی از اتاق های این هتل گازهای سمی کشنده جان افراد را می گیرد و در برخی دیگر آن ها تا سرحد مرگ شکنجه می شوند...

هلمز حتی به اجساد کشته شدگان نیز رحم نمی کند... در زیرزمین این هتل خوفناک... چندین کوره...ظرف های اسید برای سوزاندن باقیمانده اجساد و ابزاری برای قطعه قطعه کردن آنها وجود دارد و به این ترتیب اثری از قربانیانش نیز باقی نخواهد ماند.

متاسفانه اکنون نوبت به شما رسیده است و شما میهمان ناخوانده این هتل شوم هستید. در اتاق فرار برای رهایی از این مهلکه و نجات خود، تنها یک ساعت وقت دارید.

دکتر هولمز روی یک چهارپایه چوبی منتظر و آماده برای میزبانی از مهمانان جدیدش نشسته

 

منبع: اتاق فرار انیگما

  • اتاق فرار انیگما